- گند دهنی
- گند دهانی
معنی گند دهنی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بدبویی دهان
بدبویی دهان گنده دمی
کسی که دهان وی بوی بد دهد: اسد (دلالت کند بر)، . . گند دهان
کم هوشی، کودنی
کسی که دهان وی بوی بد دهد: اسد (دلالت کند بر)، . . گند دهان
کسی که دهانش بوی بد دهد گنده دم: ز نخ چو پشت پلنگ و نغوله چون دم سگ چو شیر گنده دهان سهمناک چون کفتار. (سوزنی)
بدبویی دهان گنده دمی
عمل بد دهن فحش ناسزا
آنچه که لایق گندیدن باشد متعفن شدنی، فاسد شدنی